کمرنگ

ثبت لحظه ها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطره» ثبت شده است

تک پری ممنوع

یه نونوایی سنگکی توی محله مون داشتیم که صاحبش هم خمیر میگرفت، هم نون از تنور درمیاورد وهم پول از مشتری می گرفت و با همون دست چرکش دوباره میرفت سراغ خمیرا/ یه نفری میخواست نونوایی بچرخونه و هی هم غر میزد که کارگر گرونه و فلان/ بعد چند وقت هم در اونجا رو بست/ شما یه نون خر! رغبت میکنی از این سیرابی نون بخری؟/ حالا نقل بعضی از ماهاست که یه نفری میخوایم یه کاری بکنیم و هی هم میگیم هیشکی از ما حمایت نمیکنه و هیچ آدم باسواد و خوشگل و مهربونی پیدا نمیشه که بیاد همکار ما بشه/ دروغ میگم؟ فحش بده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی موسوی

معین من...

دوباره ذهنم ریخته بهم... مثل پارسال... مثل آخرای مرداد و اولای شهریور 92... آخه دهن سرویس حالا وقت مردن بود؟ مردن هیچی، با دل آشوب نشستیم پشت در خونه تون، بازم گذاشتیمون سر کار، نمیای، نمیای، نمیای، نمیای، نمیای، نمیایــــــ... بعد که میای اینقدر گریه میکنیم که نمی فهمیم نماز میت رو چطور می خونیم، فقط اشک، فقط آه، فقط حس نبودن یه نفر، یه جای خالی، بهت بگم سیرابی کمه... گریه ی خاموش منو دوباره برگردوندی رفیق...

معین رئیسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی موسوی

عید فطر

آخرین پیامک مرحوم معین رئیسی به من: قدر بشناسید مستان آخرین پیمانه را/ ساقی امشب می کند تعطیل این میخانه را/ گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید/ خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را/ پیشاپیش عید فطر مبارک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی موسوی

آقا کتاب بخونید جان بچه تون

دیروز یه بخشی از کتاب Why Soccer Matters نوشته‌ی پله و برایان وینتر رو خوندم. شب جایی دعوت بودیم و یه بحث فوتبالی شد. حالا خانمم میدونه که من اهل فوتبال نیستم ولی یهو فضا رو گرفتم دستم و گفتم می‌دونستید توی دور قبلی جام جهانی که برزیل میزبان بود یعنی 1950، برزیل 7 ـ 1 سوئد رو می‌بره و 6 ـ 1 اسپانیا رو؟ بعد هم مغرورانه میره فینال و جلوی اروگوئه 2 ـ 1 می‌بازه؟ حالا همینو شاخ و برگش دادم و یه تحلیل فوتبالی تخیلی کردم/ خواستم بگم آدم با چهارتا سایت خبری خوندن یا فیلم دیدن نه علامه میشه نه نویسنده و کارگردان/ حالا منم واقعا احساس بی سوادی می‌کنم/ کتاب... آقا کتاب بخونید جان بچه تون

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی موسوی